جمله درباره دیوانگی

جنون در افراد نادر است، اما در گروه‌ها، احزاب، اقوام و ادوار یک قاعده است!

این ها خیال می‌کنند من دیوانه شده‌ام، اما من دیوانه نیستم فقط دلم خیلی خیلی تنگ است...

برق اندیشه های درخشان را در تیمارستان ها که به فراوانی می‌درخشد، باید جست و جو کرد.

دیوانگی، رویا دیدن در بیداری است.

به نظر من دیوانه نبود بلکه بی اندازه رنج کشیده بود، دردش همین بود و بس.

دیوانگی بشر آن چنان ضروری است ، که دیوانه نبودن خود شکل دیگری از دیوانگی است.

صبر کردیم همه‌مان و صبر کردیم
آیا دکتر نمی‌دانست یکی از چیز هایی که آدم را دیوانه می‌کند همین انتظار کشیدن است!

شادم یا نا شاد؟
سوال مهمی نیست ، بس که با شوری دیوانه وار زندگی می‌کنم...

انسان بسیار دیوانه است وقتی که عاشق است.

اگر آدم کسی را نداشته باشد ، دیوانه می‌شود
فرق نمی‌کند چه کسی باشد ، هر کی می‌خواهد باشد فقط کنارت باشد...

باید یاد بگیرم مادامی که از عشق کسی مطمئن نشده ام با او خاطره ای نسازم ، چرا که تاوان خاطرات جنون است و بس...

دیوانه ها سن ندارند ، اگر من و تو دیوانه بودیم شاید خیلی جوان تر می‌شدیم.

علم هنوز بر ما معلوم نساخته است که آیا دیوانگی حد اعلای هوش است یا خیر!

بیست سال طول می‌کشد تا مادری از پسر خود یک مرد بسازد
و زنی دیگر در عرض بیست دقیقه از آن مرد یک احمق می‌سازد.

برایش دیوانه شو چرا که عشق عاقلانه ، هیچ زنی را افسون نمی‌کند...

ما همه دیوانه به دنیا آمدیم
بعضی از ما دیوانه باقی می‌مانیم.