جمله درباره حکومت

اگر روزی در این کشور غم تمام شود، شادی کردن بلدی؟

زیبا ترین لحظات تاریخ جهان، لحظه‌ی پایان دیکتاتورهاست.

عجز بشر است این فجایع یا آن که حقیقت جهان است؟
در سیر تو طاقتم بفرسود، زین منظره چیست عاقبت سود؟

ما پادشاه را کشتیم و سعی کردیم دنیا را تغییر بدهیم، حالا تنها چیزی که گیرمان آمده یک پادشاه جدید و بدتر است آن زمان برای آزادی می‌جنگیدیم ولی الان ...

مرتکب جنایت شدند، عدل و داد را اختراع کردند و برای حفظ عدل و داد کتاب های قطور قانون را نوشتند و برای اجرای این قوانین گیوتین به پا کردند.

هیچ چیز خطرناک تر این نیست که جامعه‌ای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند هیچ سهمی در آن ندارند.

حکومت ها در دو برهه به صورت مفرط به خشونت متوسل می‌شوند، یک بار در بدو استقرار و بار دیگر در حین نابودی و اضمحلال.

پاکسازی فساد مانند نظافت پله هاست، باید از بالا شروع شود...

هیچکس آنقدر خوب نیست که بتواند بدون رضایت مردم حکومت کند.

دوران وحشتناکی ، که در آن احمق ها بر کورها حکومت می‌کنند.

سابقا کسانی را به زندان می‌انداختند که دزدی کرده بودند ، ولی حالا آن هایی را حبس می‌کنند که حقیقت را می‌گویند.

از کنار مقبره‌ای می‌گذشتم که روی آن نوشته شده بود آرامگاه مردی سیاستمدار و راستگو ، این اولین بار بود که می‌دیدم دو نفر را در یک قبر دفن کرده‌اند!

زاده شدن و زیستن در عصر ظلمت شاید از دست ما خارج و به انتخاب ما نباشد ، اما نوع رویارویی با آن به انتخاب هر یک از ما بستگی دارد ، زیستن در هیچ عصری...

سیاست ، سوراخ کردن قوی و آهسته تخته چوب های محکم است.

جای تعجب ندارد کسانی که نه تشکیلات دارند نه حزب ، با کشف خطا در تشکیلات یکی دیگر شادمانه سر و صدا و پایکوبی کنند...

به آسانی می‌توان فهمید که چه کسی بر شما حکومت می‌کند ، ببینید از چه کسی نمی‌توانید انتقاد کنید.