ماکسیم گورکی / کد 16104
دروغ، مذهب بردهها و اربابهاست و حقیقت، خدای انسانهای آزاده...
او پنج بار نامزد دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات بود. او از بنیانگذاران سبک ادبی واقع گرایی سوسیالیستی است.
پیش از موفقیت در حرفهٔ نویسندگی به مدت پانزده سال به اقصی نقاط امپراتوری روسیه مسافرت و چندین بار شغل عوض کرد. اثرات این تجربیات بعدها در نوشتههای او مشهود بودند. معروفترین آثار گورکی عبارتند از: در اعماق، مادر، بیست وشش مرد ویک دختر، آوای مرغ طوفان و دوران کودکی. او با دو نویسندهٔ معروف روسی لئو تولستوی و آنتون چخوف در ارتباط بود و در خاطراتش به آنها اشاره کردهاست.
گورکی عضو فعال جنبش سوسیالدموکراتمارکسیستی بود و علناً با حکومت تزار مخالفت میکرد. برای مدتی نیز با ولادیمیر لنین و الکساندر بوگدانف از شاخهٔ بلشویکی حزب همراه بود ولی بعدها به منتقد تند لنین تبدیل شد و او را شخصی توصیف نمود، بیش از حد جاهطلب، بیرحم و تشنهٔ قدرت که هیچ مخالفتی را برنمیتابید. گورکی بخش عمدهای از عمرش را هم در دوران تزاری و هم بعدها در دروان شوروی، در تبعید خارج از روسیه گذراند. در ۱۹۳۲ او با دعوت شخص استالین به اتحاد جماهیر بازگشت و در ژوئن ۱۹۳۶ در آنجا در گذشت.
دروغ، مذهب بردهها و اربابهاست و حقیقت، خدای انسانهای آزاده...
سابقا کسانی را به زندان میانداختند که دزدی کرده بودند ، ولی حالا آن هایی را حبس میکنند که حقیقت را میگویند.
در کالسکه گذشته ، شما هیچ کجا نمیتوانید بروید.
تنها مادران میتوانند به آینده فکر کنند ، چون آن ها آینده را با تولد فرزندانشان ساختهاند.
چیزی که دوست دارم این است که با فردی ملاقات کنم
که بتوانم کلاهم را به نشانه ی احترام به او از سر بردارم و بگویم
متشکرم که متولد شدی ، هرچه بیشتر ...
شادمانی را وقتی در دستانت نگه داری همیشه کوچک به نظر میرسد
ولی وقتی آن را از دست دهی خواهی دید که چقدر بزرگ و ارزشمند است.
یک کلمه تمجید از یک زن برای من عزیزتر از یک قصیده از یک مرد است.
خاطره گذشته تمام انرژی حاضر را از بین میبرد و جلوی تمام امید برای آینده را میگیرد.
خصوصیات خوب ما توسط قدرت هنر بیدار می شوند.
همانطور که علم عقل جهان است هنر نیز روح آن است.
وقتی کار یک لذت است، زندگی نیز یک لذت است!
وقتی کار یک وظیفه است، زندگی بردگی است.
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…