جمله نصرت رحمانی درباره باران :
آه اینگونه گر بوزد باد تا پگاه
اینگونه گر ببارد باران
فردا از شکوفه های سپید به
در روی شاخه ها خبری هست
آری ، هست
نه ، نیست
مرا چه باک ز بارانی
که گیسوان تو چتری گشوده اند…
آه اینگونه گر بوزد باد تا پگاه
اینگونه گر ببارد باران
فردا از شکوفه های سپید به
در روی شاخه ها خبری هست
آری ، هست
نه ، نیست
مرا چه باک ز بارانی
که گیسوان تو چتری گشوده اند…
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…