جمله آموزنده صادق هدایت :
خوب بود میتوانستم کاسهی سر خودم را باز بکنم و همه این تودهی نرم خاکستری پیچ پیچ کله خودم را درآورم و بیندازم دور، بیندازم جلوی سگ!
خوب بود میتوانستم کاسهی سر خودم را باز بکنم و همه این تودهی نرم خاکستری پیچ پیچ کله خودم را درآورم و بیندازم دور، بیندازم جلوی سگ!
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…