جمله محمود درویش درباره آغوش :
دوستت داشتم با وجود این که تو را به آغوش نکشیدم و تو را همیشه نمیبینم
دوستت داشتم، چون برایت نوشتم، برایت خواندم، به خاطرت خندیدم و به خاطر تو تغییر کردم
تو را دوست داشتم، در حالی که دور بودی ولی نزدیک ترین به قلبم…
دوستت داشتم با وجود این که تو را به آغوش نکشیدم و تو را همیشه نمیبینم
دوستت داشتم، چون برایت نوشتم، برایت خواندم، به خاطرت خندیدم و به خاطر تو تغییر کردم
تو را دوست داشتم، در حالی که دور بودی ولی نزدیک ترین به قلبم…
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…