جمله عباس معروفی درباره باران :
همیشه دلم خواسته بدانم ، لحظههای تو بی من چطور میگذرد؟
وقتی نگاهت میافتد به برگ ، به شاخه ، به پوست درخت ، وقتی بوی پرتقال میپیچد ، وقتی باران تنها تو را خیس میکند
وقتی با صدایی برمیگردی پشت سرت و من نیستم …
همیشه دلم خواسته بدانم ، لحظههای تو بی من چطور میگذرد؟
وقتی نگاهت میافتد به برگ ، به شاخه ، به پوست درخت ، وقتی بوی پرتقال میپیچد ، وقتی باران تنها تو را خیس میکند
وقتی با صدایی برمیگردی پشت سرت و من نیستم …
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…