جمله هوشنگ ابتهاج درباره امید :
نشسته ام به پنجره نگاه میکنم
دریچه آه میکشد
تو از کدام راه میرسی
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی ام در این امید پیر شد
نیامدی و دیر شد…
نشسته ام به پنجره نگاه میکنم
دریچه آه میکشد
تو از کدام راه میرسی
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی ام در این امید پیر شد
نیامدی و دیر شد…
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…