جمله احمد شاملو درباره شادی :
کیستی که من اینگونه به اعتماد
نام خود را با تو میگویم
نان شادی ام را با تو قسمت میکنم
به کنارت می نشینم
و بر زانوی تو این چنین به خواب میروم
کیستی که من این گونه به جد
در دیار رویاهای خویش با تو درنگ میکنم…
کیستی که من اینگونه به اعتماد
نام خود را با تو میگویم
نان شادی ام را با تو قسمت میکنم
به کنارت می نشینم
و بر زانوی تو این چنین به خواب میروم
کیستی که من این گونه به جد
در دیار رویاهای خویش با تو درنگ میکنم…
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…