جمله فرانتس کافکا درباره آغوش :
من خسته ام، نمی توانم به چیزی فکر کنم،
فقط می خواهم صورتم را در آغوشت بگذارم،
دستت را روی سرم احساس کنم
و تا ابد همینطور بمانم…
من خسته ام، نمی توانم به چیزی فکر کنم،
فقط می خواهم صورتم را در آغوشت بگذارم،
دستت را روی سرم احساس کنم
و تا ابد همینطور بمانم…
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…