جمله اجتماعی احمد شاملو :
در دوردست مردی را به دار آویختند، کسی به تماشا سر برنداشت
ما نشستیم و گریستیم، ما با فریادی از قالب خود برآمدیم…
در دوردست مردی را به دار آویختند، کسی به تماشا سر برنداشت
ما نشستیم و گریستیم، ما با فریادی از قالب خود برآمدیم…
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…